کیان به روایت تصویر (نویسنده و طراح بابایی)
اینم یه سری عکس از پسملی خواستنی که اماده کردم... که هر کدومش یه حرفی داره ... اینجا که میبینید کیان رو با پست به نزد مادربزرگش فرستادیم تا از دلتنگی در بیاد... مامان بزرگ که در جعبه رو باز کرد دید ایوای من این دیگه چیه ( اشی مشیه ) این که کیان ... کیان هم با باز شدن در خوشحال شد که از دست تاریکی رهائی یافته و به مامان بزرگش نگاه کرد مامان بزرگم توی جعبه رو که دید ... دید از ضریه گیرو مقوا و یونولیت خبری نیست ( که البته لازم به ذکر است که بگویم ما گذاشته بودیم کیان از گشنگی و ناچاری همش رو خورده بوووووووووود .) و کیان خطاب به مادر بزرگ گفت : چیه خب گشنم بوووووووووود ... تاریک بوووود ... جیش کردم..... پی پی...
نویسنده :
مامان و بابا
16:42