کیان رحیمی پور آذرنیاییکیان رحیمی پور آذرنیایی، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

کوچولوی خواستنی من

عاشقانه های مادرانه

1390/9/7 16:14
نویسنده : مامان و بابا
854 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خوشگلکم و نفس مامان

بابت این مدتی که واست چیزی ننوشتم معذرت میخوام و امیدوارم این بی حوصلگی مامان و ببخشی ولی باید بدونی تمام این مدت درکنارت بودم ...

اول اینکه امروز پایان پنج ماهگیه تو دلبندمه ، مبارکت باشه

niniweblog.com

 عزیزکم پنج ماه گذشت و تو به سرعت داری رشد میکنی و روزبه روز کارها و چیزهای جدیدتری یاد میگیری و مامان عاشق تمام این کارها و چیزهاست:

niniweblog.com

 

عاشق اون وقتیم که گاه گاهی تو خواب چشمات و باز میکنی و میبینی که پیشتم بهم مهربونانه نگاه میکنی و میخندی و دوباره میخوابی

عاشق اون وقتیم که دستای نازنازیت و روی هم میذاری و میاری بالا نگاشون میکنی و بعد باهم میذاری تو دهنت

عاشق اون وقتیم که وقتی داری با خودت بازی میکنی اون پاهای جوجوییت و میاری بالا و یهویی میکوبی زمین

عاشق اون وقتیم که تا میخوام بشینم پای کامپیوتر صدات درمیاد و منم بغلت میکنم میارم پیش خودم و تو هم فضولیت گل میکنه و میزنی رو شاسی های کیبورد و بهد وقتی من تایپ میکنم با تعجب به دستای من نیگا میکنی....

عاشق اون وقتاییم که حرف زدنی وسطاش جیغ میزنی...از اون جیغای خوشگل.........

عاشق اون وقتیم که وقتی گرسنه ایی تا شیشه شیرت و میبینی الکی تند تند سرفه میکنی تا بدمش بخوری

عاشق اون وقتاییم که میخوام ازت عکس یا فیلم بگیرم تا دوربین و میبینی چشات و گرد میکنی و زل میزنی به دوربین

عاشق اون وقتیم که تا شیشه شیر و میارم نزدیک صورتت دستات حتی مشت کرده میندازی دورش و میخوای خودت بذاری دهنت و بعضی وقتا هم اشتباهی با شیشه ت شیرجه میری تو مماغ گرد و خوشگلت و مماغت پره شیر میشه

عاشق اون وقتیم که تا میندازمت روشونم و میزنم پشتت لبات و میذاری رو شونم شروع میکنی بوووف بوووف کردن و تمام شونه ی مامان و خیس میکنی

عاشق اون وقتیم که میبرمت حموم و آروم بی صدا میشینی تو لگنت و با جوجوهای رو آب بازی میکنی

عاشق اون وقتاییم که بازی کزدنی یکم که میندازمت بالا هم میترسی و هم خوشت میاد میری بالا اخم میکنی میای پایین میخندی...

عاشق اون وقتایم که قربون صدقه ت میرم و تو هم یه کوچولو نگام میکنی و بعد سرت و میندازی پایین و دستات میذاری دهنت و خودت و برام لووووس میکنییی وای قربونت برم...

عاشق اون وقتاییم که تا میذارمت رو تخته تعویضت میدونی میفهمی میخوام جات عوض کنم اول یه کش و قوص به بدنت میدی و بعد میخندی...

عاشق اون وقتاییم که وقتی لباس زیاد تنت میکنم میخوایم بریم بیرون بدت میاد و گریه میکنی و برعکس وقتی لباسات و کم میکنم خوشت میاد و میخندی

عاشق اون وقتاییم که وقتی صبحا از خواب بیدار میشی با خودت بازی میکنی تا مامانیم بیدار شه...

عاشق اون وقتاییم که وقت خوابت نق نق میکنی و بعضی وقتا با کلی مکافات میخوابی...

عاشق اون وقتایم که وقتی میخوای با دقت به اسباب بازیات نگاه کنی اونارو میگیری جلو چشات و چشات و لوچ میکنی

عاشق اون وقتاییم که وقتی بووف بووف میکنم تو شیکمت قهقهه میزنی و کیف میکنی...

niniweblog.com

آره نازگل پسرم من عاشق تمام لحظه های باتو بودنم و از بزرگ کردنت و این احساس مادرانه لذت میبرم

 و این آرامش در کنار تو بودن و با تو در آسایش وقت گذروندن رو هم مدیون بابایی خیلی خیلی خوب و مهربونتم.

دوستتون دارم

 

niniweblog.com

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

baba mohammad kiyan koochooloo
7 آذر 90 16:15
bale. kolan ashghe in khanoome man man migam begoo pas ... manam ghorboonetoon beram donya donya aasheghetoonam
تینا
14 آذر 90 19:58
خیلی قشنگ نوشتی .... منم همه این اخساسارو تجربه کردم ..... فکر کنم منم عاشقم


ممنونم و از این احساس مشترک خوشبختم عزیزم
shahab
25 آذر 90 2:30
عالی بود
سایه من از کیان شما ۱۰ روز کوچیکتره و دقیقن ما هم داریم همین روزها رو تجربه می کنیم :دی


خدا سایه کوچولو رو براتون حفظ کنه
مریم
17 دی 90 13:32
سلام عزیزم.خدا پسرتو برات نگه داره . آرائ منم تا 3 ماهگی شیر منو خورد ولی لان فقط شیشه میگیره .خیلی ناراحتم ولی وقتی وبلاگ شما رو دیدم که پسر شما هم اینجوری شد یه کم خیالم راحت شد و روحیه گرفتم.
این دو ماهی که یر خشک میخوره آیا مشکلی پیدا نکرده ؟ مثلا زود به زود خدای نکرده مریض نمییشه؟؟


سلام دوست عزیز . به وبلاگ کیانم خوش اومدی.
نه عزیزم نگران نباش طوری نمیشه بعد از شش ماهگی با غذای کمکی مناسب سعی کن جبران کنی
معصومه مامان سهند
28 دی 90 13:50
مامانی سلام، قدر این روزهای رو بدون، قشنگترین روزهای زندگی یه بچه بین 5 تا 6 ماهگیشه، خیلی ناز و خواستنی میشه، کوچولوی نازت رو از طرف من ببوس


سلام عزیزم.آره راست میگی کیانم خیلی شیرین و بلا شده و واقعا وقت حتی پای کامپیوتر نشستنم نذاشته...اما سختیاش به شیرینیاش می ارزه