کیان رحیمی پور آذرنیاییکیان رحیمی پور آذرنیایی، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

کوچولوی خواستنی من

بدون عنوان

1391/2/24 19:37
نویسنده : مامان و بابا
608 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام عزیز دل مامان


خوشگلکم از اینکه تو این مدت نسبتا طولانی نتونستم مطلبی برات بنویسم معذرت میخوام واقعا سرم گرم بود و بیشتر هم گرم تو نفسم بود که روز به روز داری بزرگ تر و شیرین تر میشی و کارای بیشتر و بامزه تری یاد میگیری  و منم روز به روز بیشتر عاشقت میشم 

جیگر مامان تو این مدت چندتا کار خیلی شیرین و بامزه یاد گرفتی که تا اونجا که حافظم یاری کنه واست مینویسم

مثلا:

دس دسی یاد گرفتی : وقتی میگیم دس دسی دست میزنی و بعضی وقتا خودتم باهاش میگی دس دس

کلاغ پر یاد گرفتی:انگشت اشارتو میذاری زمین و بعد دستت و میگیری بالا و به پرپر هم میگی بَ بَ

سر سر رو هم یاد گرفتی و سرت و به این ور اونور تکون میدی

شیرین عسلم همیشه وقتی عطسه میکنی بعدش میخندی و تازگیا یاد گرفتی خودت الکی میگی هپچی...بعدشم میخندی.......

 

وقتی میخوای به یه وسیله ای دست بزنی که قبلا بهت گفتیم جیزه میری طرفش و میگی گیززززه ه ه  بعدشم برش میداری !!!

وقتی هم میخوای به وسیله ای که مال دیگرونه دست بزنی اول دستت و میذاری روش بعد یه نگاه دلبرانه به صاحبش میکنی با یه لبخند ملیح تا قند تو دلش آب شه بعد اگه دیدی چیزی بهت نگفت بهش دست میزنی !(مثلا اجازه میگیری)قربونه این ادبت برمماچ  

دردونه ی من امسال عید با ماشین رفتیم مشهد زیارت امام رضا 

من خیلی نگران بودم که توی راه اذیت بشی و اگر هوا سرد باشه خدای نکرده مریض بشی

اما شکر خدا هوا خیلی خیلی خوب بود و از طرفی تو فرشته ی من خیلی آقا بودی و اصلا تو مسافرت اذیت نشدیم.درسته مامان مریم و عمه تتی کمکم بودن اما با این همه این اخلاق تو بود که مسافرت و عالی کرد و من ازت واقعا ممنونم 

 

بهترینم روزای در کنار تو بودن به سرعت دارن میگذرن و تو به سرعت داری بزرگ و بزرگ تر میشی و من عاشق تمام دقایق با تو بودنم .

اصلا نمیدونم وقتی نبودی زندگی چطوری بود...حتما خیلی لوس و بی مزه بود ...نیشخند

چون حالا حتی وقتی که میخوابی دلم واست یه ذرره میشه چه برسه به اینکه ازت دور باشم که اصلا طاقتش و ندارم...

دوستت دارم فرشته ی ناز و مهربون خودم

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

تینا
24 اردیبهشت 91 19:48
ای جووووووونم چقدر بزرگ شده این پسر ما چقدرم ناز شده ماشالااااااا رزیتا جووون کجایی پس ؟! نگرانتون شده بودم روزت مبارک مامان مهربون
مامان آتین
27 اردیبهشت 91 16:18
الهــــــــی عزیزممممممممم چقدر شیرین شدههههه ولی این همه مدت نبودین فقط سه تا عکس ازش گذاشتین؟؟ خیلی تنبلیناااااا بوووووس رو لپـــای نازش ما آپیم گلم
...
16 خرداد 91 11:43
این دعا را بخوانید یک آرزو کنید بیاد داشته باشید که پیش از آنکه این دعا را بخوانید یک آرزو کنید. چیز دیگری وجود ندارد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که این نامه را با دیگران سهیم شوید، و در روز چهارم انتظار چیزی را بکشید. از انکه باید این نامه را به دیگران هم بفرستید متاسفم اما خواهش می کنم این توالی را نشکنید.دعا کردن یکی از بهترین هدایای رایگانی است که می توانیم دریافت کنیم.دعای زیر را بخوانید. ای کاش امروزمان پر از صلح و آرامش باشد. ای کاش به خالق آنچنان باور داشته باشید که چرایی برای آنچه هستید به میان نیاورید.ای کاش پیامدهای بیکرانی را که زاییدهَ دعا کردن است را از خاطر نمی بردید. ای کاش از نعماتی که دریافت می دارید استفاده کنید و عشقی که نصیب تان می شود را به دیگران منتقل کنید. ای کاش گنجایش دانستن این مطلب که مخلوق هستید را داشته باشید. بگذارید این حضور در مغز استخوان تان جاری شود، به وجود تان اجازه دهید آواز بخواند، پایکوبی کند ستایش کند و عشق بورزد حالا، در عرض 5 دقیقه این نامه را به 11 نفر بفرستید. شمارش را شرع می کنم، 1.... علت را خواهید فهمید.
مامان زهرا
7 تیر 91 10:36
تولد تولد تولدت مبارک
مامان زهرا
7 تیر 91 10:37
خوشحال میشیم به زهرا جون در مسابقه رای دهید http://sheklak_mohammad.niniweblog.com/post931.php